Rule Of Thumb

ˈrul əv ˈθʌm ɹuːl ɒv θʌm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun phrase C1
    قاعده‌ی سرانگشتی، حساب سرانگشتی، قانون نانوشته
    • - They use rules of thumb and instinct to make choices
    • - از قواعد سرانگشتی و غریزی برای انتخاب استفاده می‌کنند.
    • - The rule of thumb for saving money is to put at least 10% of your income into a savings account.
    • - قانون نانوشته برای پس‌انداز پول این است که حداقل ده درصد از درآمد خود را در حساب پس‌انداز قرار دهید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rule of thumb

  1. noun rule that it is wise to follow
    Synonyms: criterion, hit and miss, pragmatism, trial and error, unwritten rule

ارجاع به لغت rule of thumb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rule of thumb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rule-of-thumb

لغات نزدیک rule of thumb

پیشنهاد بهبود معانی